بینی اینجانب گوشتی است و قوز دارااست
گرچه آمار مستندی در این زمینه در اختیار نیست ولی به جثارت میتوان بیان کرد اصلیترین علت مراجعه بیماران به مطب جراحان زیبایی بینی شکایت از دو چیز است : گوشتی بودن و قوزدار بودن بینی . دیدنی اینکه تقریبا تمامی این اشخاص تصور درستی از مشکل واقعی بینی خویش ندارند و همین منجر می شودگاهی خواستهایی غیرمعقول از جراح خویش داشته باشند . برای افزایش داده ها شما در خصوص این دو مورد بسیار رایج ; پای صحبتهای دکتر محسن نراقی یکی از جراحان پر رنگ و صاحبنام جراحی زیبایی بینی نشستیم . ( درمانهایی که در نوشته تصویرشان را مشاهده میکنید بوسیله دکتر نراقی انجام یافته شدهاست . )
تعریف بینی گوشتی و غضروفی
برخلاف حیث مردمان , هر بینی که نوکش پهن بود بینی گوشتی نیست . پهن بودن نوک بینی ممکن است به دلیل پرورش بیشتراز حد غضروفهای بینی باشد , در حالیکه پوست بینی ممکن است دوچندان نازک باشد به حدی که ما از روی پوست شکل و آناتومی غضروفها را می بینیم . این بینی دیگر گوشتی نیست بلکه غضروفی ( استخوانی ) است . در یک بینی گوشتی حقیقی بافتغضروفی مضاعف اندک و کلیه برجستگی ضخامت پوست است . نوک این بینیها خیلی قابل انعطاف است انگار هیچ غضروفی زیر پوست آن نیست . البته بینی غضروفی شرایط ارتجاعی مضاعف متعددی داراست . جراحی هردوی اینها مشقت بار است اما مدل کار آنان با نیز فرق داراست .
هنگامی پوست نازک است
در شرایطی که نوک بینی پهن یا غضروف فراوان و پوست نازک داشته باشد فعالیت بینی فراوان مشکل خواهد شد . ما نمیتوانیم از یک حدی بیشتر نوک بینی را عده کنیم زیرا در شرایطی که یک دفعه بخواهیم نوک بینی را خیلی عده کنیم پوست بیش تر آمده و در فیض شرایط چروک خوردگی روی پوست تولید می گردد و سپس چاله و گودی روی بینی ساخت می شود . دراین بینیها زمانی حجم غضروف کم شد می بایست زیر پوست لایهای از بافت همبندی در اختیار بگذاریم که پوست تقویتشده و ناهمواریهای سطحی غضروفی که روی آن کار کردهایم را مخفی کند .
بینی گوشتی چیزی کم دارااست
در بینی گوشتی , برخلاف تصور مردمان که فکر میکنند بینی بافت مازاد دارااست و بایستی از آن برداشته شود , بینی بافت کم داراست و بایستی به آنان بافت غضروفی بیش تر شود زیرا ساپورت غضروفی در بینی گوشتی کم است نوک بینی موقعیت افتاده و معلق پیدا کرده است . درگذشته بافت گوشتی زیر پوست را خالی میکردند که موجب میشد ناهمواریهای عمیقی روی بینی ساخت شود . امروزه خیر صرفا بافت را کم نمیکنیم بلکه پیوندهای غضروفی در شالوده بینی بهکار میبریم . با این کار مثلث هرم بینی که به دلیل ساپورت ناکافی روی صورت افتاده و پهن شده , باریکتر شده و نوک بینی نیز جمعتر میشود . برای اینکار غضروف از تیغه بینی برداشته شده و به قاعده بینی لینک و پیوند میشود . تقویت مبنا بینی موجب کشش نوک بینی میگردد , فارغ از اینکه نیاز به دستکاری دیگری باشد .
نوک بینی نازک خوشگل نیست
در تمام بینیهای گوشتی عملکرد میکنیم از تیز کردن نوک بینی اجتناب کنیم , زیرا یکی از زشتترین حالتهای فیس تیز بودن بیش تر از حد نوک بینی است . نوک بینی بایستی کمی گرد بوده و پهنای قابلقبولی داشته باشد خیر اینکه کنار نوک 2 گودی گود تولید شود . تیزی نوک بینی غیر طبیعی است و چنانچه نوک بیشتراز حد توده شود اینطور بهنظر میرسد که پرهها بزرگتر از حد معمولی میباشند . در صورتیکه که پهنای نوک و پره یک نسبت ارگانیک با نیز داراهستند و نسبتاً سهم هرکدام 50 درصد است . درحال حاضر در شرایطی که نوک فراوان عده شود , پره خودش را پهنتر نشان می دهد .
بینی قوزدار
قوز بینی یکی از شایعترین عارضه ها مراجعه بیماران برای انجام فعالیت زیبایی بینی است . مریض با این شکایت که بینی اینجانب قوز داراست به ما مراجعه کرده و میخواهد قوز بینیاش را برداریم . ابتدا بایستی اذعان کرد ما 2 جور قوز داریم , حقیقی و کاذب که می بایست از نیز تفکیک شوند . اکثری از بیماران قوز کاذب داراهستند . در شرایطی که ما یک قوز کاذب را با روش قوزهای حقیقی وواقعی معالجه کنیم نیز بینی و نیز فیس زشت شده و نیز تنفس در گیر اشکال می گردد .
اصول زیبایی بینی
هنگامی از نیمرخ نگاه میکنیم , در نیمرخ از لحاظ اصول زیبایی گودترین نصیب ریشه بینی ( بالای بینی ) می بایست در محاذات پلک بالا باشد . دوم اینکه زاویهای داریم بین بینی و صورت . در شرایطیکه از نوک زنخدان خطی ترسیم کنیم که از لبها و قاعده بینی عبور کند و به پیشانی رسد , زاویه بینی با این خط می بایست حدود 36 سکو باشد . در واقع این زاویه در اثر جلو داخل شدن مبنا بینی تولید می شود .
از کجا بفهمیم قوز کاذب است؟
تشخیص قوز واقعی و کاذب کار راحتی نیست البته نکات تخمینی برای تشخیص این مورد موجود است . در صورتی در نیمرخ گودترین نصیب بینی پایینتر از پلک بالا و به عنوان مثال در موازات مردمک است , قوز ممکن است کاذب است . این در اکثری از دختران اهل ایران چشم میگردد . دیگر اینکه در شرایطیکه قاعده ( نوک ) بینی را با انگشتان خویش کمی به سوی جلو و بالا کشیده و در اثر آن پشت بینی صاف شود قوز کاذب است .
بینی خوشگل , بینی قادر
بینی خوشگل , بینیای است که پشت آن حاذق و توانمند باشد . یک بینی سرسرهای ابدا صورت را قشنگ نمیکند . مردمان آسیای شرقی میایند بینیشان را کار میکنند تا پشت بینی پرتر بشود آنوقت ما میرویم بینی خویش را قوسدار میکنیم . اکثری از ستارههای بزرگ سینما بینی خویش را فعالیت کردهاند البته فیض جراحی آنقدر ارگانیک از کار در آمده که محال است کسی بفهمد این بینی جراحی شده . زیرا بینی ارگانیک است و چه بسا کمی قوز دارااست . آن چیزی نیز که آکادمی جراحان پلاستیک ایالات متحده بهعنوان یک بینی خوشگل تصویرکرده , یک بینی مالامال است خیر یک بینی با پشت کاملا صاف یا این که فرو رفته .
بعداز جراحی پره پهنتر میشود
هنگامی میزان متعادلی نوک بینی جمعتر شد ( زیرا ما به هیچجه نباید به پرههای بینی دست بزنیم ) نسبت ارگانیک پهنای بینی و نوک نو ساخت می شود . در بیمارانی که نوک بینی خیلی گوشتی یا این که غضروفی است این نوک آنقدر پهن است که تمام پره را پوشانده و ابدا پره گذشته از کار چشم نمیشود . در شرایطیکه که در یک صورت خوشگل از روبهرو بایستی 50 درصد پره چشم شود . بدین ترتیب هنگامی بینی گوشتی را فعالیت میکنیم , پره می بایست بعداز کار بینی نمایانتر باشد , خیر اینکه کمتر چشم شود . این تفکر خطا است که اکنون زیرا پره بعداز فعالیت نمایانتر شده می بایست کوچکتر شود . بعضی میایند و درحال حاضر پرهها را توده میکنند که کار کاملا اشتباهی است و موجب میشود این دفعه نوک بینی پهنتر بهنظر رسد . براین اساس نوک در توان متعادل توده میشود و گرچه پرهها پهنتر بهنظر میرسند ولی فیس زیباتر شده و انگیزه نیز می بایست همین زیباتر شدن رخ باشد خیر کوچکتر شدن بینی . اینجانب بارها گفتهام کوچکی الزاما در معنای زیبایی نیست . در بینی بایستی همگی اجزا خویش را نشان بدهند , خیر اینکه یک بخش را به خاطر سایر بخشها آنقدر کوچک کنیم که تعادل ظاهری به نیز بخورد .
بینی های بینالمللی
در هر جای جهان بینیها با نیز فرق میکنند . بینی اهل ایران با بینی اروپایی فرق دارااست . بینی اروپای شرقی و غربی با نیز فرق داراهستند . در مناطقی از اروپا طول قاعده بینی خیلی بسیار است یا این که در یونان و ایتالیا ریشه بینی خیلی مالامال است که به آن بینی رومی میگویند . هم اکنون در کشورایران در اکثر مردمان طول قاعده بینی کم است یعنی جلو آمدگی نوک بینی کم است ( مریض اصطلاحا under projected است ) و ریشه بینی گودتر از حد معمولی است . پس 2 کمبود و نقطه ضعف در بینیهای اهل ایران موجود هست . این 2 مورد موجب پیدایش قوز کاذب در اکثری از بیماران می شود . طبعا بین 2 فرورفتگی در صدر و ذیل بینی پشت بینی محدب و قوزدار بهنظر میرسد .
مطلق به معنای مطلق نیست
در اینجا ما با یک طیف رمز و کار داریم ; اشخاصی که مطلقا قوز کاذب دارا هستند تعدادشان کم است . کسانی نیز که مطلقا قوز حقیقی وواقعی دارا هستند نیز تعدادشان دوچندان نیست . اکثر اشخاص جامعه ما در اواسط طیف میباشند یعنی ترکیبی از قوز واقعی و کاذب در آنها چشم میشود . این تبحر جراح است که بتواند بخش حقیقی وواقعی و کاذب قوز را از نیز تفکیک کرده و با هرکدام مطابق وضعیت خاص خودشان خلق و خوی کند . درصورتی که تمام قوز را حقیقی و واقعی فرض کرده و بخواهیم همگی آن را برداریم صورت زشت میشود . بدین ترتیب در راینوپلاستی بینیهای قوزدار , اولیه بینی و صورت چک می شود . درصورتی که قوز مطلقا کاذب باشد به هیچ وجه از آن برنمیداریم بلکه با پیوندهای غضروفی مبنا بینی را تقویت کرده و چاله ریشه آن را مالامال میکنیم . یک نکته دیگر اینکه زمانی قوز کاذب مریض برداشته شود معمولا مریض در گیر مشکل تنفسی میشود زیرا قوز کاذب هنگامی انقطاع و برداشته شود اتصال غضروفهای طرفی به تیغه بینی از نیز جدا شده و ساختار بینی فرو میریزد و روش تنفسی زیاد تنگ می شود .
- ۹۶/۰۶/۱۲